مرتضی روحانی
مرتضی روحانی

تقوای سیاسی

واضح است که وقتی از تقوای سیاسی صحبت می کنیم نوع خاصی از تقوا مد نظرمان است که با تقوای معمولی افراد معمولی متفاوت است.به عبارتی ما در اینجا تقوای سیاسی را یک اضافه اختصاصیه در نظر می گیریم. یعنی مد نظرمان آن تقوایی است که مختص به اهل سیاست است و به طور طبیعی از تقوای عمومی که همه مردم به آن موظف هستند چند مرحله بالاتر است.
به عبارت دقیقتر وقتی مثلا می گوییم که کاندیداهای مجلس و یا ریاست جمهوری و … نباید یکدیگر را تخریب کنند و یا اینکه نباید دروغ بگویند و یا وعده الکی به مردم بدهند این از مصادیق تقوای سیاسی به حساب نمی آید چراکه اینها ابتدایی ترین اصول اخلاقی ای هستند که هر انسانی – فارغ از مسلمان بودن اش – باید به آنها ملتزم باشد. پس :
تقوای سیاسی چیست؟
برای آنکه بتوانیم به مقصود دقیق این عبارت پی ببریم با واژگان آن را واکاوی کنیم.
تفوا در لغت از ریشه ” وقی ” و به معنای اجتناب و کفّ نفس است . به عبارتی می توان گفت که تقوا بیش از آنکه کاری ایجابی باشد دارای معنایی سلبی از سنخ انجام ندادن برخی کارهاست.
و سیاست نیز در اصطلاح مدرنش به معنای امری است که مربوط به امر ” قدرت ” است .
حال در اینجا نکته آن است که آن چه کاری است که اهل قدرت نباید آن را انجام دهند واضح است که اگرچه مفاهیمی مانند ظلم نیز اینجا خودنمایی می کنند اما آنها نیز به نظر حقیر از مصادیق خاص تقوای سیاسی به حساب نمی آیند چراکه هیچ کس حتی پدر یک خانواده نیز نباید به افراد تحت تکفّل خود ظلم کند .
واضح است که انسانها در مقابل توانایی شان و به عبارت مناسب تر برای متن ما ” قدرت” شان مکلف به انجام کارهایی هستند و هر چه قدرت شان بالاتر باشد از آنجایی که تمکن شان بیشتر می شود مکلف به وظایف بیشتری می شوند به همین دلیل است که در نگاه دینی به مقوله قدرت انسان های مهذّب دائم از امر قدرت فرار می کردند و حاضر نبودند به راحتی چنین تکلیف سنگینی را بر دوش بگیرند.
حال تقوای قدرت در این است که انسان نسبت به خطیر بودن این مهم – بخوانید قدرت – توجه داشته باشد که همیشه خودش را از آن کنار بکشد و فقط زمانی تن به آن بدهد که برایش تعین پیدا کرده باشد. به عبارت دیگر در تقوای سیاسی شخص همیشه دیگری را که از او در سواد و تقوا و …. بالاتر است شایسته تر به اخذ مسئولیت می داند تا اینکه خود بخواهد شانه های نحیف خودش را به این چنین کار سختی بسپرد.
عدم توجه به این حقیقت و آمیختن قدرت با امکانات مادی و نگاه دنیوی به مسائل پیرامونی باعث شده است که انسانها فهم شان از مسئولیت تفاوت پیدا کند و آن را با مفهوم ” امکانات ” مترادف کنند. یعنی شخص به جای آنکه متوجه شود به خاطر این قدرت و بسط یدی که در اختیارش گذاشته شده باید نه در دنیا بلکه در آخرت نه به من و شما بلکه به ساحت عدل الهی پاسخگو باشد ، آن را به چشم امکانی برای پیشرفت و .. در نظر می گیرد که گاهی نیز آن را با کلمات خوش رنگ و لعابی مانند توسعه دادن دین و … می آمیزد بدون آنکه توجه داشته باشد دارد بر سر شاخ بن می برد .
این مساله یکی ازنکات مهمی است که به نظرم کمتر کسی از مسئولین سیاسی ما به آن توجه می کند و همه از آن حیث که خود حق پندار مطلق هستند و برای مخالفین شان هیچ شانی از شئون حق را قائل نیستند قدرت را ملک طلق خود می دانند و حاضرند برای آن هزار بامبول در بیاروند.
نمی خواهم بدبینانه به مسئولین جمهوری اسلامی نگاه کنم ولی شما را به جمله ای از آیت الله مجتبی تهرانی ارجاع می دهم که در شب های ماه رمضان چند سال پیش می فرمودند :” در جامعه مومنین ما رقابت نداریم” یعنی همیشه انسان به جای آنکه خود را جلو بیاندازد دیگری را که از خود محق تر و شایسته تر است جلو می اندازد. تا آنکه بیاید و دیگری را که خود بهتر از هر کسی به شایسته تر بودن اش آگاه است با هزار دروغ و دبل از معرکه به در کند.
حقیقت آن است که من اینچنین صحنه ای را تنها در یک جا مشاهده کردم و آن هم جلسه خبرگان انتخاب رهبری حضرت آقا بود که ایشان با آن شدت و جدیت خاص با انتخاب خودشان مخالفت می کردند . این است آن نگاه خاص به امر قدرت در نگاه دینی که هیچ منافاتی هم با جدیت در انجام کار سیاسی ندارد. یعنی وقتی یک نفر از طرف مردم و یا هر شخص دیگری شایسته شناخته شد و وظیفه ای بر دوشش گذاشته شد آن را با جدیت تمام پیگیری کند و به تعبیر قرآنی آن را اخذ به قوت کند یعنی آن را با جدیت انجام دهد.
این نگاه را بگذارید در کنار این سهم خواهی های ویژه ای که در این روزها می بینیم و آبی که از هیچ دو نفری با یکدیگر بر یک جوی نمی رود!!!

نظری ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code